باسن بزرگ
سلام. من پیمان 23 ساله هستم. من تا چند سال پیش علاقه زیادی به زنهای سن بالا نداشتم تا این که یک صحنه ی شگفت انگیز کاملا نظرم رو عوض کرد و من عاشق خانومای سن بالا و چاق شدم. 5 سال پیش وقتی از مدرسه زود برگشتم وارد خونه شدم و طرف اتاق خودم رفتم که چیزی نظرم رو جلب کرد. در اتاق مامانم نیمه باز بود و یک چیز سفید می درخشید! یک کره ی سفید و بسیار بزرگ. جلوتر رفتم و با دقت نگاه کردم. واااای! مامان، پشت به من روی یک چهار پایه لخت لخت، نشسته بود و من دو، سه متری با اون فاصله داشتم. باسن بزرگ و سفیدش رو که دیدم میخکوب شدم. کیرم یهو زد بالا. گوشت باسنش از دو طرف چهارپایه زده بود بیرون. چون پشتش به من بود و فکر می کرد کسی خونه نیست من راحت می تونستم دید بزنم. باورم نمی شد که یک کون می تونه اینقدر بزرگ و زیبا باشه. من قبلا از روی لباس متوجه بزرگی اون شده بودم ولی فکر نمی کردم این قدر زیبا باشه. وقتی بلند شد دو شقه ی کونش شروع به لرزیدن کرد.تا چند لحظه بعد هم تکون می خورد. حالت جالبی داشت. مامان اون موقع 37 ساله بود. پوست بدنش حتی یک چروک یا مو نداشت. سفید، صاف و گوشتی. با اینکه باسن بزرگی داشت خیلی چاق نبود. بدن خوش استیلی داشت. رونای تپلش به باسنش متصل بودن.وقتی راه می رفت، یک طرف باسنش بالا می رفت و طرف دیگه ول می شد و تکون تکون می خورد. مثل سینی بزرگ ژله! کمرش هم نسبتاً باریک بود. فقط شکمش کمی برجسته بود. دو تیکه دنبه دو طرف ناف با دو تا خط کمونی از هم جدا می شد. حتی شکمش هم زیبا بود. سینه های سفید و برجسته و متناسب داشت. نوکش کلفت بود و به رنگ قهوه ای تیره. خلاصه اون روز حسابی حال کردم. همون وقت نتونستم جق بزنم چون ممکن بود ببینه ولی بعدها به یادش خیلی جق زدم. از اون روز با دقت بیشتری راه رفتن مامانمو نگاه می کردم. با هر قدم باسنش می لرزید و اون کون قلمبه و پهن زیر دامنش تکون تکون می خورد. همیشه تصور می کردم اگه مامان یه کمربند دستگاه لاغری که ویبره داره رو دور کمرش ببنده و دستگاه رو روشن کنه چه صحنه ی فوق العاده ای به وجود میاد. از اون روز به بعد یک چیز دیگه هم متوجه شدم. وقتی مامان بیرون از خونه می رفت نگاه هر مردی که از نزدیک اون رد می شد متوجه پشتش بود. مخصوصا مردای با تجربه وقتی باسن بزرگش رو میدیدن آب از لب و لوچشون راه می افتاد، چشماشون گرد می شد و معلوم به نفس نفس می افتادن. بعضی ها هم پشت سر ما راه می افتادن و از پشت سر راه رفتن مامان رو نگاه می کردن. من هم به روی خودم نمی آوردم جون برام لذتبخش بود که مردای دیگه هم از دیدن باسن مامان حتی از زیر لباس هم لذت ببرن. یه روز هم یه مرد حدود 50 ساله پشت سر ما راه افتاد و دستش تو جیب شلوارش بود و معلوم بود داره کیرشو می ماله. من که زیر چشمی نگاش می کردم خودمم حشری شدم و دستمو از تو جیب شلوار به کیرم رسوندم و جق زدم. مامانم حواسش به مغازه ها بود . مرده درست پشت مامان به فاصله چند سانتی راه می رفت و چشم به باسنش دوخته بود. از خود بی خود شده بود و برای کون مامان که زیر چادر تکون می خورد و با هر قدم چادر رو به این طرف و اون طرف می کشید لب می انداخت. کم کم صدای نفسای مرده بلند شد و یک داد یواش زد، هن و هن کرد و وایساد. معلوم بود که آبش اومده. به همین شکل مامان وقتی به مغازه بابا می رفت که تو یکی از خیابونای مرکز شهر بود همه ی دوستان و همسایه ها مامان رو می دیدن و اون اندام قلمبش توجه همه رو جلب می کرد. من این رو از نگاهشون می فهمیدم که یواشکی به پشت مامان خیره می شدن و زیر لب چیزی می گفتن. احتمالا می گفتن: جوووووون به این کون... چی می کنه این حسین آقا... رو مرده بزاری زنده میشه... ماشالا... خلاصه گذشت و من هم رفتم دانشگاه تو یه شهرستان دیگه و یه خونه اجاره کردم و بیشتر سال رو همون جا بودم. یه بار آخرین امتحان ترم بهمن رو که دادیم من به یه بلیت اتوبوس گرفتم و بی خبر به سمت شهر خودمون راه افتادم. حدود ساعت 5 عصر بود که به در خونه رسیدم. ماشین پژوی یکی از همکارای بابام رو در خونه دیدم. من ماشینو کامل می شناختم. تعجب کردم اون موقع روز بابا چرا دوستاشو که باید در مغازه باشن رو دعوت کرده خونه. اما چون خسته بودم تصمیم گرفتم یواش برم تو اتاقم. آروم در رو باز کردم دیدم چند جفت کفش مردونه دم دره. یواش رفتم تو دیدم تو مهمون خونه کسی نیست و از داخل اتاق خواب صداهای عجیبی می اومد. فکر کردم بابام با دوستاش دارن فیلم سوپر می بینن. ولی بابام اهل این کارا نبود. لای در باز بود. آروم نگاه کردم. یک صحنه ی باور نکردنی! خشکم زد. خودمو یه کم جا به جا کردم که بهتر ببینم. دیدم علی آقا و آقا مرتضی دو تا از همکارای بابام و اون یکی آقا مهدی کفاشی کنار مغازه لخت رو تخت نشستن و دستشون به کیرای شق شدشون بود که داشت پوست خودشو پاره می کرد و می زد بیرون. نفس نفس می زدن و می گفتن: جووووون، یه کم راه برو مهری خانوم تا بلرزه. جوووون، وااااای، چی درست کرده این حسین آقا. لامصب کار دسته. و دستشو زد روی چیزی که شالاپ صدا کرد. اون طرفو نمی دیدم که یه مرتبه دیدم مامان لخت مادر زاد در حالی که دو نفر جلوش زانو زده بودن و باسن و شکمشو تو بغل گرفته بودنو دائم می بوسیدنش و با دست می زدن روش، به طرف تخت اومد و گفت: واسه شما درست کرده، مال خودتونه، هر کار دوست دارین باهاش بکنین. و دستشو به طرف کیر علی آقا و آقا مرتضی برد و گفت: وای، چه بزرگه! و دولا شد و شروع هر دوتا کیر رو با ولع خوردن. مرد ها هم دائما حرفای سکسی می زدن که مامان و خودشونو بیشتر تحریک کنن و روی بدنش دست می کشیدن. دونفر مه یکیشون یه همسایه دیگه مغازه بود و اون یکی رو من نمی شناختم از پشت باسن مامانو تو بغل گرفته بودن و می زدن روش تا بلرزه و از پشت سوراخ کس و کونشو لیس می زدن. چشمای مامان سرخ شده بود و نفس نفساش به ناله های لذت تبدیل می شد و می گفت: جوووون، وااااای، کیر، کیر، جووون، چه گندس. دو برابر کیر شوهرمه. واااااای... پشت در از دیدن اون صحنه ها خشکم زده بود. باورم نمی شد مامانم این کارو بکنه. آخه اون مومن بود و چادر هم سر می کرد ولی حالا لخت لخت با 5 تا مرد شهوتی داخل اتاق در حال سکس بود. اون موقع مامان حدودا 41 سال داشت و نسبت به 4 سال قبل چاق تر شده بود. مردها طوری مبهوت اندام و باسن سفید مامان شده بودن که با این که قبلش حسابی تریاک کشیده بودن آبشون می ریخت رو کونش. یه نفر از عقب یکی از جلو و بقیه هم گاهی کیرشونو تو دهنش می داشتن گاهی هم یه پشتش می رفتن و جاشونو با کسی که از پشت می کرد عوض می کردن. وقتی یه نفر کیرشو از تو سوراخ کونش درمی آورد سوراخ همین طور باز می موند طوری که یه سکه ده تومنی از توش بدون اصطکاک رد می شد. صداها کم کم به ناله تبدیل می شد و انقدر آب روی باسن و سینه هاش ریخته بودن که ازش چکه می کرد می ریخت رو زمین. موکت کف اتاق هم خیس شده بود. اون روز من پشت در چند بار جق زدم. چشمای گرسنه ی مردا و کیرهای بزرگشون که مثل تنه ی درخت راست شده بود و با حرص به بدن مامانم نگاه می کردن و روش دست می کشیدن، منو بیشتر حشری می کرد. مامان تا شب فقط کس و کون می داد و کیر و آب می خورد و چند بار هم ارضا شد. به مردها می گفت که مدت ها بود ارضا نشده بود چون بابا زود آبش می اومده و می خوابیده. بعد از انجام کار من تو اتاق قایم شدم و تازه اونا مامانمو بغل کردن و با هم به حموم رفتن. از نوک تیره ی سینش منی می چکید و از فرط لذت چشماشو بسته بود و می خندید. بعد از اون روز مامانو با چند نفر دیگه دیدم که بعدا براتون تعریف می کنم. سکسی باشید.
56 Comments:
khayli bahal bod bishtar az 10 bar khondamesh bazam hal mide.......
ممنون خيلي قشنگ بود من هم يه زن ٥٠ساله چاق هستم ميدونم چه حسي داشته
خودم رو با اون مردا تصور كردم كه شكم بزرگ و كون بزرگم رو بمالن يا جلوشون راه بوم تا كونم بلرزه
نگاه مردا رو دوست دارم وقتي خيره به سينه و كونم هستن
هميشه با اين داستان خودارضايي مي كنم و خودم رو جاي اون زن ميبينم
ممنون هميشه با اين داستان ارضا ميشم منم يه زن سن بالاي چاق هستم كه ارزومه جاي اون زن با
بازم بنويس واقعالذت بردم
كاش يكي هم اين باسن پهن من رو ميماليد
منم چاق هستم البته شكمم هم خيلي بزرگو افتاده هست
قدم ١٦٠وزنم ١٢٧ هست
شكم بزرگ و افتاده
باسن و رون بزرگ سينه هامم بزرگه وافتاده
اگر كسي بازن ٥٠ساله ميخواد حال كنه پيغام بده
گوشتي هستم و حشري
emaileto bede khodam kooneto mikhoram zane 50 saleh
فارسي بنويس
يه زن چاق سن بالا هستم
از شهوت با اين داستان خود ارضايي مي كنم
امروزم با داستان قشنگت خودرارضايي كردم خودم رو جاي اون زن ميذارم كه چند تا مرد دارن مي كننم و رو شكم و باسن بزرگم ميزنن
این شمارمه اس بده
09393375955
اینم ای دی لاینمه ادد کن خانومی
3375955
اینم شمارمه اس بده منتظرم
09393375955
شمارمه اس بده
09393375955
اینم شمارمه اسمم میلاده
09393375955
سلام اگر حال واقعی میخواین اس بدید
اینم شمارمه زنایه تپل زنگ بزنن
09395149520
سلام من احسان هستم ازتهران خیلی دوسدارم باخانم های سن بالاوتپل سکس کنم اینم شمارمه فقط اولش اس بدین ممنون 09334370374
09334510088
کارمند بانک هستم
اگر خانمی درشت هیکل با سینه و باسن درشتی بزرگ علاقه مند هست اطلاع بده 09391016523 شهریار
09302323412 مامانتو به ما هم بده بکنيمش يا هر زن تپلى هم خواست بزنگه
خانمهای توپول وباحال هوس کیر داشتن تماس بگیرن تضمینی میکنمشون
۰۹۳۹۳۶۳۱۲۹۸
عاشق خانماي تپل هستم
09361278247
خانم تپل براي دوستي هست پيام بده لطفا
09361278247
لطفا خانماي سن بالا تپل هم پيام بدن
خسته نباشه مامانت و خاک تو سرت کره
پیام بدن خانما hosseinpezeshki7685@gmail.com
مامان منم 44 سالشهو نسبتبه سنش هنوزم فوق العاده بدن سکسی داره با سینه هایی بزرگ وسفت و کونی قلمبه و گرد که من که پسرشمواسش راست میکنم و دوست دارم کیرمو بکنم توی سوراخکونش و آبمو بریزم روی لبای خوشکلش مامان من جنده ست چون بایکی از صمیمی ترین دوستام سکس داشته
مامان منم 44 سالشهو نسبتبه سنش هنوزم فوق العاده بدن سکسی داره با سینه هایی بزرگ وسفت و کونی قلمبه و گرد که من که پسرشمواسش راست میکنم و دوست دارم کیرمو بکنم توی سوراخکونش و آبمو بریزم روی لبای خوشکلش مامان من جنده ست چون بایکی از صمیمی ترین دوستام سکس داشته
خانمهای اهل سکس باکیرکلفت تماس بگیرن لطفافقط خانمهاتماس بگیرن نه آقایون(کونیها)م
۰۹۳۹۳۶۳۱۲۹۸
منم میخوام مامانتو بکنم
09302323412
من اماده تم بکنمش
من حاضرم عاشقتم
من اماده تم بکنمش
هومن ۲۵ تهران
از تهران اگر کسی کیر کلفت میخواد منو تو لاینش اد کنه
H.memoll
هومن ۲۵ تهران
از تهران اگر کسی کیر کلفت میخواد منو تو لاینش اد کنه
H.memoll
منم حاظرم
۰۹۳۸۲۸۸۷۴۲۵
من عشقم ز نای سن بالای لطفا تلگرام پیام بدین 09189207603
من ی کرمانشاهی کیر کلفتم تلگرام پیام بده هر خانمی دلش کیر میخواد09212592056
من ی کرمانشاهی کیر کلفتم تلگرام پیام بده هر خانمی دلش کیر میخواد09212592056
This comment has been removed by the author.
منم عاشق زنای تپل هستم از بندرعباس کسی هس
سلام 09332915977
منم حاضرم شمارم هست خانوما
میخوام خودتو 09332915977
سلام شمارتو بده بزنگم
سلاموعرض ادب من خیلی خانمهای تپلودوس دارم درخدمتم ۰۹۰۵۳۲۴۷۹۰۶
منم حاضرم...09904910479
مامان من اسمش رخشنده است و چهل سالشه تپله و سایز پستوناش نود و پنج. کون بزرگی داره قدش 165 نوک پستوناش قهوهای. همه همسایه هامون میکننش حتی چند تا پسر جوون دانشجو مامانمو میبرن خونه و میکنمش. یه بار دیدم همسایمون رخشنده رو برد تو حمام و زیر دوش از پشت کیرشو کرد تو کوسش و پستوناشو با دست میمالید و نوک قهوهای پستوناشو میگرفت لای انگشتاش لب و گردن و گوش مادرمو میخورد و محکم بهش تلمبه میزد تا این که آبش اومد و نعره ای کشید و داد زد رخشنده جووون و لبشو خورد تا آب کیرش تا آخرین قطره تو کوس مامانم رخشنده خالی بشه
میام از پشت مامانت رخشنده رو بغل میکنم کیرمو تف میزنم میکنم تو کوسش و لبشو میخورم پستونای درشتشو محکم میمالم و نوکشو میخورم نوک پستون رخشنده سیخ میشه با انگشتام میگیرم و میمالمشون هم زمان گردن رخشنده رو میخورم و تو کوس رخشنده تلمبه های چکشی موجی قوی میزنم و پستوناشو دو دستی میگیرم گوش مادرتو گاز میزنم و میک میزنم تا آبم بیاد و همشو تو کوس مادرت خالی میکنم
کیرم تو نوک پستون رخشنده پستون درشت
با اون کون گنده و ممه ها خوش سایز رخشنده جون خیلی جون میده که تو بیای خونه و بالا پایین شدن مامانت رو روی کیر گنده من ببینی
من بلدم آب بیغیرتیت رو بیارم
این مامانت باید زیر کیر خودم ارضا شه
بهتری قسمت بدن مامانت روناشه که ابمو میریزم رو رونای رخشنده ❤️
سلام بدو بیا اینستاگرام @30amak7404
بیا اینستاگرام ۲۰ سانتی کلفت نبود کیرم برو @syamak7404 یا 30amak7404
اگه دیدی سینه مامانت تو دهنمه فکر بد نکنی غیرتی شی من فقط گرسنم بود و اونم دل رحم داره بهم شیر میده … قول میدم با سینش بد رفتاری نکنم و اروم نوک قهوه ایشو بخورم فقط نمیدونم چرا مامانت موقع شیر دادن بجای اینکه رو سرم دست بکشه داره دودولمو دست میکشه … 😶😁
ساسان جون شمارشو بده
سلام دوستان من هم یه مادرزن مذهبی دارم یه کون خیلی گنده داره که از توی چادر هم میزنه بیرون چه برسه وقتی تو خونه با شلواره. هرکسی ازش هر مدلی خواست عکس مید. نمیدونم چطور بکنمش .چون زن ام متوجه بشه پوستمو میکنه.
خانم سن بالا وتپل مپول زنگ بزنه همدانی هستم۰٩١٨۵٩۰٢٢٧٣
عاشق زن سن بالا تپل مپل هستم از همدان ۰٩١٨۵٩۰٢٢٧٣ زنگ بزن یا اس بده
Post a Comment
<< Home